جدول جو
جدول جو

معنی سرخه تش - جستجوی لغت در جدول جو

سرخه تش
سرخه تش
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سربه تو
تصویر سربه تو
کسی که در فکر فرورفته، مکار، حیله گر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرمه کش
تصویر سرمه کش
کسی که سرمه به چشم بکشد، میلۀ باریکی که با آن سرمه به چشم می کشند
فرهنگ فارسی عمید
(سُ خَ)
قصبه ای از دهستان بنمعلای بخش شوش شهرستان دزفول. دارای 200 تن سکنه است. آب آن از رود خانه کرخه. محصول آن غلات، برنج، کنجد است. ساکنین از طایفۀ عشایر می باشند. دارای پاسگاه ژاندارمری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(سُ خَ دِهْ)
دهی جزء دهستان جمعآبرود بخش حومه شهرستان دماوند. دارای 450 تن سکنه است. آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات، گردو، قیسی و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
کسی که به چشمهای خود سرمه کشیده باشد، آنکه چشمان دیگران را سرمه کشد، روشن کننده چشم بینایی دهنده، شب تاریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرخه تاج
تصویر سرخه تاج
اکلیلیه
فرهنگ واژه فارسی سره
سرخ به مانند آتش، بسیار سرخ
فرهنگ گویش مازندرانی
جستجو و کنکاش، برای یافتن چیزی به این طرف و آن طرف رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
شریکی
فرهنگ گویش مازندرانی